احسان یارشاطر روشنفکران دو دهۀ اول قرن اخیر را متفاوت با کسانی میدانست که در دهۀ چهل به این عنوان شناخته میشدند و به گمان او در آن دوران «روشنفکرها عملاً کسانی بودند که درد وطن داشتند و به اوضاع ایران میاندیشیدند و راههایی برای اصلاح امور به نظرشان میرسید که البته نتیجۀ آشنایی آنها با تمدن غرب بود و این افکار را در سخنرانیها یا مقالات یا کتب خود میپروردند. این روشنفکرها حقیقتاً در سیر فرهنگی و سرنوشت ایران مؤثر بودند». او نسل اول این روشنفکران را افرادی نظیر آخوندزاده و ملکمخان میدانست و تقیزاده و مصدق و قزوینی را نسل دوم آن. نسل سوم شاگردان نسل پیش بودند و از آن جمله خانلری و معین و مینوی و مصاحب و هدایت را نام میبرد، کسانی که «همه به کاری که شغل آنها بود بهدرستی وفا کردند». نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار بهخوبی این معنی را در مورد مجتبی مینوی و ایرج افشار نشان میدهد. کتاب مجموع ۱۳۷ نامه را در بر میگیرد (حدود پنجاه نامه از افشار و حدود نود نامه از مینوی) که بین سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۵ میان آن دو رد و بدل شده است. اینها عمدتاً مربوط به دورانی است که مینوی در ترکیه به عنوان رایزن فرهنگی سفارت ایران خدمت میکرد یا روزهایی که افشار در اروپا به سر میبرد. موضوع صحبت عمدتاً حول کتاب و مجله و مقاله و نشر میگردد و گاه ذکری هم از افراد به میان میآید. در هر حال، سخنان همه در نهایت ایجاز بیان شده و میتوان سر نخ هر کدام را گرفت و دنبال کرد و در مواردی به ماجراهای پر طول و تفصیل رسید.
محمّد افشینوفایی بهتفصیل اغلب قریب به اتفاق موارد را در مقدمه شرح داده است. او ضمناً با ارجاعات دقیق بر تکتک نامهها پانوشتهایی افزوده و نام کتابها و مقالات مورد بحث را مشخص کرده است. در انتهای کتاب هم عکسهای متعددی از افشار و مینوی برگرفته از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار روی کاغذ گلاسه چاپ شده است که بر جذابیت کتاب میافزاید.
نامه_های_مجتبی_مینوی_و_ایرج_افشار
[نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار، به کوشش محمّد افشینوفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲]
لینک کوتاه: