پیر لکوک، محقق و ایرانشناس برجسته فرانسوی در طول عمر پربارش خدمات مهمی به پیشبرد تاریخنویسی و مطالعات زبانها و ادبیات ایرانزمین کرده است. او کارهای علمیاش را با مطالعه لهجه سیوند در استان فارس آغاز کرد. سپس به مطالعه لهجههای زیدآباد پرداخت و سرانجام جایگاه زبان کردی در میان زبانهای ایرانی را بررسی کرد. اما مهمتر از همه اینها، کوششها و مطالعات او در حوزه زبان و تمدن ایران باستان است. ترجمه او از تمامی کتیبههای پارسی باستان، همراه با توضیحات مهم و نکات جدید نه تنها برای محققان و دانشجویان در فرنگ حائز اهمیت است، بلکه ترجمه فارسی آن که زیر نظر دکتر ژاله آموزگار به انجام رسیده است، راهگشای دانش بهروز مطالعات زبان و ادبیات پارسی باستان برای علاقمندان در ایران و جهان بوده است. پیشگفتار کتاب لکوک به نوبه خود کاری است مهم و درخور توجه، بهویژه در تدریس تاریخ و زبانشناسی ایران هخامنشی. بخش نخست کتاب مروری کامل بر تاریخ و تمدن هخامنشی است. لکوک سپس تمام کتیبههای پارسی باستان از آریارامنس و ارشام تا اردشیر سوم را به زیبایی ترجمه کرده و مهمتر آنکه خوانشهای متفاوت در متون بابلی و عیلامی از این کتیبهها را نیز ذکر میکند. علاوه بر این، ترجمه بابلی استوانه کورش کبیر و در پایان، نامه مهم بغداد را از یونانی در این کتاب گنجانده است.
بیست سال بعد لکوک کاری سختتر انجام داد و آن ترجمه تمام اوستا بود. اولین ترجمه علمی کامل اوستا اثر جیمز دارمستتر در دو دهه آخر قرن نوزدهم انجام شد که همچنان شایان توجه است. ما ترجمه فارسی کاملی از اوستا در دست نداشتیم تا زندهیاد ابراهیم پورداود برای نخستین بار در اوایل قرن بیستم اوستا را به فارسی ترجمه کرد و ایرانیان، افغانها و تاجیکها را با سرودههای باستانیشان آشنا کرد. جلیل دوستخواه نیز همان کار پورداود را بهروز کرد و ترجمهای روانتر برای خوانندگان به یادگار گذاشت. در نیم قرن اخیر ما شاهد ترجمهها و تحقیقات مهمی از قسمتهایی از اوستا هستیم، اما این لکوک بود که کاری کارستان انجام داد و ترجمهای عالمانه و خواندنی را در هزار و سیصد و شصت و شش صفحه به جهانیان ارائه داد. پیشگفتار سیصد صفحهای او درباره تاریخچه مطالعات اوستا، خدایان، دیوان و قهرمانان ایرانی، به همراه نکات مهمی درباره شخص اشو زرتشت – پیامبر ایران و جهانبینی ایرانی، مراسم مذهبی زرتشتی، و همچنین مقدمه و مرور او بر هر قسمت از اوستا کاری است درخشان و قابل ستایش. نه تنها ترجمه فرانسوی لکوک از اوستا خواندنی است، بلکه مطالعه حواشی او که مشتمل بر نکات بغرنج و دشوار پژوهشهای اوستایی است بر هر محقق و علاقهمندی در این حوزه شایسته و بایسته است.
اما آنچه لکوک را از دیگر محققان ایران باستان متمایز میکند، تبحر و دانش او در مطالعه زبان فارسی است. او دو سال پیش نیز شاهنامه فردوسی را در هزار و هفتصد و چهل صفحه به فرانسه ترجمه کرد. همانند کارهای قبلی این استاد بزرگ، نه تنها ترجمه بلکه متن پیشگفتار او بر شاهنامه فردوسی حاوی نکات مهمی است برای آنانی که در فرنگ میخواهند درباره حماسه ملی ایرانشهر (از جیحون تا فرات) اطلاع یافته و با جهانبینی ما آشنا شوند. بهراستی چه کسی در این دوران قادر است که به این دقت و زیبایی متن اوستا و کتیبههای پارسی باستان را همراه با خوانشهای بابلی و عیلامی، و یا متن شاهنامه را از فارسی به زبان دیگری ترجمه کند؟ این کاری است که بهندرت در تاریخ انجام شده است، و تنها کسی میتواند این مهم را به انجام رساند که دههها دانش اندوخته باشد. با چنین همتی در ترجمه متون ما، لکوک توانسته فرهنگ و تمدن ایرانزمین را به جهانیان بشناساند و بابت همین پشتکار برازنده دریافت بیست و هشتمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی باشد.
لینک کوتاه: