فرزند شایسته ایران زمین
چند خطی به بهانه سالروز تولد ایرج افشار
اما اینکه چرا او در بین همنسلان خود یک استثنا بود از این منظر قابل بررسی است که نسلی که ایرج افشارها در آن نفس میکشیدند بر اسلوب آموختن و آموختن قدم برمیداشت و پس از آن نیز خدمت به میهن بدون چشمداشت برایشان هدف و غایتی بزرگ بود. ایرج افشار تا هفته پایانی عمر خود که هنوز توانایی خواندن داشت دست از کار نکشید و کارنامه زرین او که اینک به اهتمام بلند دکتر میلاد عظیمی در سه هزار صفحه منتشر شده نشان میدهد که او نه تنها استثنا، بلکه بیبدیل و یگانه نیز بود. تصور این حجم از مقالات، گزارشها، پژوهشهای ایران شناسی، سفرنامهها، نقدها، سرمقالهها و… حیرتانگیز است. ایرج افشار با این کارنامه زرین، بدون تردید برای فرهنگ ایران، فرزندی بسیار ارزشمند بهشمار میآید و در تاریخ فرهنگ این کشور جایگاه ویژه داشته و خواهد داشت.
تنوع کارهای او از تصحیح متون، ویرایش کتاب، تا مقدمههایی که برکتابها نوشت و احیای نسخ خطی، یا چندین جلد سفرنامهنویسیهای او در کنارش انتشار مجله آینده، راهنمای کتاب، فرهنگ ایران زمین، و… حکایت از آن دارد که ایرج افشار به قول همیشگی دکتر داریوش شایگان: «یک نهاد است» میراثی که از ایرج افشار برای ما باقی مانده آنقدر وسیع، گسترده و عمیق است که امروز به هر کتابخانهای در هر گوشه جهان بروید کتابهای مرجع ایرانشناسی را به نام او میشناسند و هیچ ایرانشناس یا کارشناس نسخ خطی نیست که بخواهد قدم در این راه بگذارد و خود را بینیاز از مطالعه ایرج افشار بداند. هر کس بخواهد به عمق سالهای سال تلاش و همت ایرج افشار پی ببرد میتواند با تورق کتاب سه جلدی «نوشتهها و چاپ کردههای ایرج افشار» به این حجم عمیق از کارهای او پی میبرد. برای نسل من، ایرج افشار همیشه میتواند یک الگوی کامل باشد. الگوی خستگیناپذیر بودن، سکوت کردن در مقابل ناملایمات، کار کردن و نق نزدن، کارکردن و عمیق کارکردن. ایرج افشار حتی بهبهترین مرحلهاز کاری که میکرد هم قناعت نمیکرد و مدام به دنبال بهتر شدن بود. او در سادگی نغز خویش زندگی میکرد و آنچه امروز از او برای ما و آیندگان به جا مانده، حاصل همین سادگی نغز و در عین حال پر بودن کولهباری است که او به آیندگان خود بخشید. آنچه که پدر او به نام بنیاد موقوفات افشار از خود به جای گذاشت از جمله موقوفههای صحیحالعمل و دقیقی است که در حوزه فرهنگ و ایرانشناسی و کتاب دوام آورده و راه خود را بر پایه و مشیای که در سر داشته پیش میبرد و البته در این بین نباید از تلاشهای جناب مصطفی محققداماد به سادگی گذشت که اشراف ایشان بر این موقوفات و مسیر راهش، قطعا ضامن موفقیتهای او بوده است. به هر روی تولد ایرج افشار برای تاریخ فرهنگ و ایرانشناسی ما اتفاقی بسیار مبارک بود و در غیابش نیز میراث ایرج افشار چراغ راهی برای آینده فرهنگ و ایرانشناسی در این سرزمین است.
چند خطی به بهانه سالروز تولد ایرج افشار
اما اینکه چرا او در بین همنسلان خود یک استثنا بود از این منظر قابل بررسی است که نسلی که ایرج افشارها در آن نفس میکشیدند بر اسلوب آموختن و آموختن قدم برمیداشت و پس از آن نیز خدمت به میهن بدون چشمداشت برایشان هدف و غایتی بزرگ بود. ایرج افشار تا هفته پایانی عمر خود که هنوز توانایی خواندن داشت دست از کار نکشید و کارنامه زرین او که اینک به اهتمام بلند دکتر میلاد عظیمی در سه هزار صفحه منتشر شده نشان میدهد که او نه تنها استثنا، بلکه بیبدیل و یگانه نیز بود. تصور این حجم از مقالات، گزارشها، پژوهشهای ایران شناسی، سفرنامهها، نقدها، سرمقالهها و… حیرتانگیز است. ایرج افشار با این کارنامه زرین، بدون تردید برای فرهنگ ایران، فرزندی بسیار ارزشمند بهشمار میآید و در تاریخ فرهنگ این کشور جایگاه ویژه داشته و خواهد داشت.
تنوع کارهای او از تصحیح متون، ویرایش کتاب، تا مقدمههایی که برکتابها نوشت و احیای نسخ خطی، یا چندین جلد سفرنامهنویسیهای او در کنارش انتشار مجله آینده، راهنمای کتاب، فرهنگ ایران زمین، و… حکایت از آن دارد که ایرج افشار به قول همیشگی دکتر داریوش شایگان: «یک نهاد است» میراثی که از ایرج افشار برای ما باقی مانده آنقدر وسیع، گسترده و عمیق است که امروز به هر کتابخانهای در هر گوشه جهان بروید کتابهای مرجع ایرانشناسی را به نام او میشناسند و هیچ ایرانشناس یا کارشناس نسخ خطی نیست که بخواهد قدم در این راه بگذارد و خود را بینیاز از مطالعه ایرج افشار بداند. هر کس بخواهد به عمق سالهای سال تلاش و همت ایرج افشار پی ببرد میتواند با تورق کتاب سه جلدی «نوشتهها و چاپ کردههای ایرج افشار» به این حجم عمیق از کارهای او پی میبرد. برای نسل من، ایرج افشار همیشه میتواند یک الگوی کامل باشد. الگوی خستگیناپذیر بودن، سکوت کردن در مقابل ناملایمات، کار کردن و نق نزدن، کارکردن و عمیق کارکردن. ایرج افشار حتی بهبهترین مرحلهاز کاری که میکرد هم قناعت نمیکرد و مدام به دنبال بهتر شدن بود. او در سادگی نغز خویش زندگی میکرد و آنچه امروز از او برای ما و آیندگان به جا مانده، حاصل همین سادگی نغز و در عین حال پر بودن کولهباری است که او به آیندگان خود بخشید. آنچه که پدر او به نام بنیاد موقوفات افشار از خود به جای گذاشت از جمله موقوفههای صحیحالعمل و دقیقی است که در حوزه فرهنگ و ایرانشناسی و کتاب دوام آورده و راه خود را بر پایه و مشیای که در سر داشته پیش میبرد و البته در این بین نباید از تلاشهای جناب مصطفی محققداماد به سادگی گذشت که اشراف ایشان بر این موقوفات و مسیر راهش، قطعا ضامن موفقیتهای او بوده است. به هر روی تولد ایرج افشار برای تاریخ فرهنگ و ایرانشناسی ما اتفاقی بسیار مبارک بود و در غیابش نیز میراث ایرج افشار چراغ راهی برای آینده فرهنگ و ایرانشناسی در این سرزمین است.
علی دهباشی – مدیر مجله بخارا
لینک کوتاه: